درس نهم : نواسخ (افعال ناقصه)
نواسخ درلغت ، مفرد "ناسخ" به معنـﯽ باطل كننده ﯼ حكم سابق است . يعنـﯽ به نوعـﯽ از احكام جمله هاﯼ فعليه تبعيت نمـﯽ كنند . مـﯽ توان گفت جمله هايـﯽ كه با نواسخ آغاز مـﯽ گردند ، نه اسميه ﯼ اسميه اند و نه فعليه ﯼ فعليه .
در اصطلاح به مواردﯼ چون افعال ناقصه ، حروف مشبهه بالفعل و .. گفته مـﯽ شود . (دو درس نهم و دهم)
افعال ناقصه : يكـﯽ از دلايل ناقصه بودن آن ها اين است كه با ديگر افعال فرق دارند : نيازﯼ به فاعل ندارند ، داراﯼ اسم و خبرند ، گاهـﯽ به تمام زمان ها صرف نمـﯽ شوند (مانند لـَيْسَ) و ..
محل : برسر جمله هاﯼ اسميه
عمل : رافع اسم ، ناصب خبر
كان (بود) : صرف در تمام زمان ها و صيغه ها
كانَ (ماضـﯽ) ، يَكونُ (مضارع) ، كـُنْ (امر)
لـَيْسَ (نيست) : فقط به همين صورت صرف مـﯽ شود .
افعال ناقصه صارَ (شد، گشت، گرديد) : صرف در تمام زمان ها و صيغه ها
صارَ(ماضـﯽ) ، يَصيرُ(مضارع) ، صِرْ(امر)
أصْبَحَ (شد، گشت، گرديد) : صرف در تمام زمان ها و صيغه ها
أصْبَحَ (ماضـﯽ) ، يُصْبـِحُ(مضارع) ، أصْبـِحْ (امر)
مادامَ (تا زمانـﯽ كه) : فقط به همين صورت صرف مـﯽ شود .
** با اضافه شدن افعال ناقصه به جمله هاﯼ اسميه ، به مبتدا اسم افعال ناقصه و به خبر، خبرافعال ناقصه مـﯽ گوييم .
** با اضافه شدن اين افعال برسرجمله هاﯼ اسميه ، به اسميه بودن آن ها لطمه اﯼ وارد نمـﯽ شود و ( وعلـﯽ رغم زعم بعضـﯽ افراد!) هم چنان اسميه باقـﯽ مـﯽ ماند .
** چون اين افعال برسرجمله هاﯼ اسميه وارد مـﯽ شوند ، تمام ويژگـﯽ هايـﯽ كه پيش تربراﯼ اين جمله ها برشمرديم (مانند جابه جا شدن مبتدا و خبر) در آن ها نيز وجود دارند . مانند : كان علـَﯽ المِنضَدَة ِ كتابٌ . (كان : از افعال ناقصه ، علـَﯽ المِنضَدَة ِ : جار و مجرور به اعراب ظاهرﯼ و اصلـﯽ و شبه جمله خبر مقدم كان و محلاً منصوب ، كتاب : اسم مؤخركان و مرفوع به اعراب ظاهرﯼ و اصلـﯽ )
** خبراين جمله ها نيزبه هرسه صورت امكان پذيراست :
الف- مفرد : كانَ الله ُ عالماً عالماً : خبرمفرد كان و منصوب به اعراب ظاهرﯼ و اصلـﯽ
ب- جمله : كان التلميذ ُ يَكتبُ دَرسَهُ . جمله ﯼ "يكتب درسَه" : جمله ﯼ فعليه ، خبركان و محلاً منصوب
ج- شبه جمله : كانَ بيَدي كتابٌ . (دردستم كتابـﯽ بود.) كان : ازافعال ناقصه ، بيَد : جارومجرور تقديراً و شبه جمله خبرمقدم كان و محلا ًمنصوب ، ي : مضاف إليه و محلا ً مجرور، كتابٌ : اسم مؤخركان ومرفوع به اعراب ظاهرﯼ و اصلـﯽ .
كانتْ أمامَ المَدرسةِ شَجَرة ٌ . كانت : از افعال ناقصه ، أمامَ : ظرف مكان و منصوب به اعراب ظاهرﯼ و اصلـﯽ و شبه جمله خبر مقدم كانَتْ و محلا ً منصوب(چون شبه جمله است.) ، المدرسة : مضاف إليه و مجروربه اعراب ظاهرﯼ و اصلـﯽ ، شجرة : اسم مؤخركانت ومرفوع به اعراب ظاهرﯼ و اصلـﯽ
** همان طور كه افعال معمولـﯽ (غيرناقصه) در جنس با فاعل خود مطابقت دارند ، افعال ناقصه نيز درجنس با اسم خود هماهنگند . مانند : صارَ الطالبُ نَشيطا ً.(دانش آموز، فعال شد.) صارَت الطالبة ُ نَشيطة ً.
** اسم افعال ناقصه از نظر انواع مانند فاعل است :
الف- اسم ظاهر: كانَت التلميذة ُعالمة ً. التلميذة : اسم كانت و مرفوع به اعراب ظاهرﯼ و اصلـﯽ (اسم ظاهر)
ب- ضمير بارز: كـُنْت َ عالما ً. كنتَ : از افعال ناقصه و اسم آن ضمير بارز تَ
ج- ضمير مستتر : عليّ ٌ كانَ مُؤدّبا ً .(علـﯽ مؤدّب بود .) كان : از افعال ناقصه و اسم آن ضميرمستتر هُوَ
درس دهم : حروف مشبهه بالفعل
يكـﯽ ديگر از نواسخند .
محل : برسر جمله هاﯼ اسميه
عمل : ناصب اسم ، رافع خبر
إنّ َ (همانا ، به درستـﯽ كه و ..)
أنّ َ همانا ، به درستـﯽ كه و ..)
كأنّ َ (گويـﯽ كه ، مثل اين كه )
حروف مشبهه بالفعل
لكنّ َ (امّا ، ولـﯽ)
ليتَ (اﯼ كاش)
لعلّ َ (باشدكه ، اميداست كه)
** اين حروف درعمل هيچ فرقـﯽ باهم ندارند . تنها تفاوت آن ها در معنـﯽ است .
** مانند افعال ناقصه برسر جمله هاﯼ اسميه آمده ، مبتدا اسم اين حروف و خبر ، خبر آن ها نام مـﯽ گيرد .
** مانند افعال ناقصه سه نوع از انواع خبر را دارند :
الف- مفرد : إنّ الله َ عالم ٌ . عالم ٌ: خبرمفرد إنّ و مرفوع به اعراب ظاهرﯼ و اصلـﯽ
ب- جمله : إنّ التلميذ َ يَكتبُ دَرسَهُ . جمله ﯼ "يكتب درسَه" : جمله ﯼ فعليه ، خبرإنّ و محلاً مرفوع
ج- شبه جمله : إنّ بيَدي كتابا ً. (مسلما ًدردستم كتابـﯽ است .) إنّ : ازحروف مشبهة بالفعل ، بيَد : جارو مجرورتقديراً وشبه جمله خبرمقدم إنّ و محلا ًمرفوع ، ي : مضاف إليه و محلا ًمجرور، كتابا ً : اسم مؤخرإنّ و منصوب به اعراب ظاهرﯼ و اصلـﯽ .
** از آن جا كه حرف هستند ، پس تطابقشان با اسم از نظر جنس بـﯽ معناست .
** اسمشان يا به صورت اسم است، يا ضميربارز. إنّ عليّا ً تلميذ ٌ. عليّا ً: اسم إنّ ومنصوب به اعراب ظاهرﯼ و اصلـﯽ
إنّهُ تلميذ ٌ. هُ : اسم إنّ و محلاً
اگرماﯼ كافه بعد ازاين حروف قرارگيرد ، مبتدا وخبربه حالت اصلـﯽ خود (از جهت اعراب و معنـﯽ) برمـﯽ گردند .
معنـﯽ جمله فرقـﯽ نمـﯽ كند ؛ غير اززمانـﯽ كه با إنّ و أنّ بيايد . إنّما و أنّما : فقط .
إنما التلميذ ُ يعمل بواجبه . (فقط دانش آموزبه وظيفه اش عمل مـﯽ كند .)
كأنـّما العلمُ نورٌ . (گويـﯽ دانش ، نور است.) لعلـّما اللهُ يَرْحَمُنا . (باشد كه خداوند ، به ما رحم نمايد.)
درتركيب :
كأنـّما العلمُ نورٌ.
كأن : ازحروف مشبهه بالفعل
ما : ماﯼ كافه
العلم : مبتدا و مرفوع به اعراب ظاهرﯼ و اصلـﯽ
نور : خبرمفرد و مرفوع به اعراب ظاهرﯼ و اصلـﯽ
درتجزيه :
كأنّ(يا بقيه ﯼ حروف مشبهه بالفعل) : از حروف مشبهه بالفعل ، عامل ، مبنـﯽ بر فتح
ما : حرف ، ماﯼ كافه ، غيرعامل ، مبنـﯽ بر سكون
ضميمه ﯼ درس دهم : لاﯼ نفـﯽ جنس
لاﯼ نفـﯽ جنس حرفـﯽ است كه نفـﯽ جنس هاﯼ ديگر مـﯽ كند . لاإلهَ إلا الله ُ: هيچ معبودﯼ جز خداﯼ يكتا نيست . يعنـﯽ نفـﯽ معبودهاﯼ ديگر مـﯽ كند . لاأحدَ في الدار : هيچ كسـﯽ درخانه نيست . يعنـﯽ نه يك نفر، نه چند نفر، نه مذكر، نه مؤنث و نه .. نفـﯽ تمام افراد را مـﯽ نمايد .
لاﯼ نفـﯽ جنس را به صورت "هيچ نيست" معنـﯽ مـﯽ كنيم .
اسم لاﯼ نفـﯽ جنس هميشه فتحه اﯼ بـﯽ تنوين دارد .
مـﯽ توان اين حرف (لا) را در عمل ، يكـﯽ ازمتعلقات حروف مشبهه بالفعل به شمار آورد :
شباهت : اسمشان فتحه مـﯽ گيرد ، خبرشان مرفوع است .
تفاوت : اسم لاﯼ نفـﯽ جنس ، مبنـﯽ برفتح و محلاً منصوب است اما اسم حروف مشبهه بالفعل ، منصوب
ميان لاﯼ نفـﯽ جنس و اسم آن هيچ فاصله اﯼ نبايد باشد .
اسم لاﯼ نفـﯽ جنس هميشه معرب است ، اما اسم حروف مشبهه بالفعل مـﯽ تواند معرب يا مبنـﯽ باشد.
جمله اﯼ كه با حروف مشبهه بالفعل همراه است ، بدون آن ها نيزامكان پذيربوده، درمعنـﯽ واعرابْ متفاوت است ؛ اما جمله اﯼ كه با لاﯼ نفـﯽ جنس مـﯽ آيد، بدون "لا" اصلا ً معنـﯽ ندارد .
** اسم لاﯼ نفـﯽ جنس هميشه مبنـﯽ برفتح و محلا ً منصوب است . منظور ازاين مبنـﯽ بحث معرب و مبنـﯽ نيست ، بلكه مبنـﯽ ِ اعرابـﯽ و تركيبـﯽ است . يعنـﯽ اسم لاﯼ نفـﯽ جنس معرب است ، اما از نظر تركيب چون هميشه فتحه ﯼ بدون تنوين دارد ، به آن مبنـﯽ برفتح مـﯽ گوييم . مانند :
لاتلميذ َ في الصف .(هيچ دانش آموزﯼ در كلاس نيست .)
لا : لاﯼ نفـﯽ جنس
تلميذ : اسم لاﯼ نفـﯽ جنس ، مبنـﯽ برفتح ، محلاً منصوب
في الصف : جارومجرور به اعراب ظاهرﯼ و اصلـﯽ و شبه جمله خبرِ "لا" و محلا ً مرفوع
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت